نویسنده: مصطفی قاسملو و مجتبی ترکاشوند
چکیده
کسب وکارهای موفق معمولا به وسیله مدیران باهوش اداره میشوند، اما گاهیاوقات برخی اشتباهات آنها ممکن است باعث شکست و ضرر و زیان شود. راههایی وجود دارد که به مدیران کمک میکند از شکست جلوگیری کنند. نمونههای زیادی از این شرکتها وجود دارد که به دلیل اشتباه مدیران دچار ضرر و زیان شدهاند. شرکتهایی مانند کداک و زیراکس نمونههایی از این شرکتها هستند. شرکت کداک توانست فناوری عکاسی دیجیتال را اختراع کند، اما پس از مدتی آن را کنار گذاشت؛ زیرا مدیر این شرکت معتقد بود که عکاسی دیجیتالی، در کسبوکار اصلی آنها اختلال ایجاد میکند. این مسئله باعث ورشکستگی این شرکت شد.
مدیر شرکت زیراکس نیز در یکی از تاثیرگذارترین محصولات تاریخ که رایانهای رومیزی با رابط کاربری گرافیکی بود سرمایهگذاری نکرد. علاوه بر آن به کارکنان شرکت اپل اجاره داد تا از تجهیزات و امکانات شرکت بازدید و از آنها کپی برداری کنند. این مسئله باعث شده که این شرکت ورشکسته شود.
مقدمه
کسبوکارهای موفق معمولا بهوسیله مدیران باهوش اداره میشوند، اما گاهیاوقات برخی اشتباهات آنها ممکن است باعث شکست و ضرر و زیان شود. راههایی وجود دارد که به مدیران کمک میکند از شکست جلوگیری کنند. اما آیا میتوان از این شکستها دوری و از به وجود آمدن شرایط سخت جلوگیری کرد؟ در ادامه مقاله عوامل شکست در مدیریت که باعث میشود مدیران موفق با وجود هوش و تواناییهای بالای خود باعث ورشکستگی سازمان شوند را بیان میکنیم.
یکی از اساتید مدرسه کسبوکار تاک در دانشگاه دارتموث به نام سیدنی فینکلشتاین، درباره این موضوع بسیار تحقیق کرده است. او به همراه همکاران خود حدود ۵۱ مورد از شرکتهایی که دچار ورشکستگی شدند را بررسی و با همه مدیران اجرایی و افرادی که در همه سطوح سازمان فعالیت میکردند مصاحبه کرد. او تلاش کرد تا سازوکارهای درونی این کسبوکارها را درک کند تا متوجه شود چه چیزهایی باعث عوامل شکست در مدیریت و یا به تعبیری تصمیم گیری اشتباه او شده است.
او متوجه شد که تصمیم گیریهای مدیران گاهی عمدی و گاهی تصادفی بوده است. اما آنها همیشه مغرور بودند و تصور میکردند هر زمانی که بخواهند میتوانند موفقترین شرکتها را نیز شکست دهند. در ادامه مطلب برخی از این عوامل شکست در مدیریت را که باعث شکست در مدیریت می شود را معرفی میکنیم.
ادبیات تحقیق
۱- داشتن ایدههای بلند پروازانه و دست نیافتنی دانستن آن یکی از عوامل شکست در مدیریت
وجود اهداف بلندپروازانه به افراد کمک میکند از شکست نترسند. افرادی که از شکست میترسند نمیتوانند به موفقیت برسند؛ زیرا شکستها راه رسیدن به اهداف را هموار میکند و مقدمهای برای پیروزی است. زمانی که اهداف بلند پروازانه داشته باشید ممکن است چند بار شکست بخورید؛ زیرا این اهداف معمولا به راحتی به دست نمیآیند.
علاوه بر این موارد زمانی که مدیران اهداف بلند پروازانه دارند اعتماد به نفس آنها افزایش پیدا میکند. در این شرایط آنها احساس میکنند تواناییهای منحصربهفردی دارند و به این نتیجه میرسند که رسیدن به هیچ هدفی دشوار نیست. آنها تواناییهای خود را باور میکنند و از چالشهای بزرگ نمیترسند. بنابراین با اراده و انگیزه بیشتری به سوی موفقیت حرکت میکنند. طبق مواردی که گفته شد وجود غرور سالم و داشتن اهداف بلند پروازانه برای موفقیت سازمان ضروری است. اما مدیرانی که شکست خوردند تصور میکردند موفقیت کسبوکار آنها بدیهی است. تا حدی که فکر میکردند رقیبان هرگز نمیتوانند مانند آنها باشند و هیچ اشکالی در کار آنها به وجود نخواهد آمد. در حقیقت این انتظارات و تصورات غیرواقعبینانه باعث شکست آنها شد. مدیران برای موفقیت باید جایگاه خود را به ویژه زمانی که در اوج هستند بررسی کنند.
مدیرانی که به شهرت و اعتبار خود توجه بیش از حد دارند نمیتوانند سازمان را هدایت کنند.
۲- توجه بیش از حد به شهرت و اعتبار
برخی مدیران و رهبرانی که مورد بررسی قرار گرفتند، شهرت و اعتبار زیادی بین مردم داشتند. آنها آنقدر به شهرت و اعتبار خود توجه میکردند که نمیتوانستند سازمان را به خوبی هدایت کنند. این مشکل علاوه بر رکود، باعث عدم صداقت و فساد افراد نیز شد. به بیان سادهتر مدیران و رهبرانی که سازمان را متعلق به خود میدانند تلاش میکنند تا هر چیزی که باعث از بین رفتن اعتبار و آبروی شرکت میشود را از بین ببرند. آنها هیچگاه از پنهانکاری و ارائه محصولات معیوب ترسی ندارند.
مدیران برای جلوگیری از این مشکل باید همیشه صداقت داشته باشند. شرکتهای مختلف همیشه تلاش میکنند تا حس وفاداری و اعتماد را در مخاطبان خود ایجاد کنند.
۳- تصمیم گیریهای عجولانه یک گزینه معمول در عوامل شکست در مدیریت
بسیاری از مدیران و رهبران موفق به خوبی میدانند که فردی باهوش هستند. تا حدی که همیشه تصور میکنند به مشورت با دیگران نیازی ندارند. آنها به سرعت تصمیمگیری میکنند و زمانی که بین آنها سوتفاهمی ایجاد میشود به سوالهای دیگران پاسخ نمیدهند. تصمیم گیریهای سریع و بدون فکر نیز باعث ایجاد اشتباهات بزرگ میشود. در حقیقت زمانی که به نظر دیگران اهمیت نمیدهید احتمال شکست شما نیز بیشتر میشود.
تصمیم گیری صحیح به ویژه در شرایط بحرانی برای همه سازمانها ضروری است و به مشاوره گرفتن از متخصصان حوزههای گوناگون نیاز دارد. مدیران و رهبران نیز باید از مشاوران کمک بگیرند تا با استفاده از بهترین استراتژیها و بیشترین سرعت سازمان را هدایت کنند. مدیران به جای اعتماد بر غرایز شخصی باید براساس مدارک و شواهد تصمیمگیری کنند.
در هر شرایطی ریسک تصمیمهای خود را درنظر بگیرید و آنها را بررسی کنید.
بهتر است ریسک تصمیمهای خود را درنظر بگیرید و آنها را بررسی کنید. زمانی که تصمیمگرفتید از خودتان بپرسید چگونه میتوانم اشتباهات خود را پیدا کنم. برای مثال اگر برای کاهش هزینهها تصمیمگرفتید که شرکت ارسال کالای خود را عوض کنید به این مسئله فکر کنید که چگونه میتوانید تشخیص دهید آیا تصمیمهای شما اشتباه بوده است یا خیر.
۴- اعتماد بیش از حد به برخی افراد مهمترین عوامل شکست در مدیریت
برخی از مدیران و رهبران آنقدر به وفاداری اطرافیان خود اعتماد میکنند که انتظار دارند افراد بدون هیچ دلیلی از تصمیمهای آنها حمایت کنند. این کار باعث میشود کارمندان ارزشمند ساکت و منزوی شوند و سازمان نیز از مسیر رسیدن به موفقیت دورتر شود. تا زمانی که مدیران و رهبران مخالفت افراد را به معنای بیوفایی، ناسپاسی و زیر پا گذاشتن اقتدار خود میدانند، هیچ فردی نمیتواند در مواقع ضروری و بحرانی به او تذکر دهد و اشتباهات دوباره تکرار خواهند شد.
مدیر موفق باید بتواند با مشکلات مقابله کند. قبل از اینکه بخواهید با همکاران یا کارمندان خود درباره مشکلات صحبت کنید، بهتر است مشکلات را از زاویههای مختلف بررسی کنید. با این کار فقط به ایدهها و تفسیرهای افراد محدود نمیشوید. بنابراین مشکلات را از جهتهای مختلف بررسی کنید و از دیگران بخواهید که اگر اطلاعات بیشتری دارند، به دانستههای شما اضافه کنند.
برخی از رهبران آنقدر به تصورات شخصی خود علاقه دارند که حاضرند به خاطر آنها اعتبار شرکت را نیز از دست بدهند.
۵- عدم توجه به هشدارها و اخطارها
برخی از رهبران آنقدر به تصورات شخصی خود علاقه دارند که حاضرند به خاطر آنها اعتبار شرکت را نیز از دست بدهند و باعث ورشکستگی آن شوند. برخی از مدیران با وجود اینکه از کارمندان میخواهند نظرات و پیشنهادهای خود را ارائه کنند اما باز هم حاضر نیستند از عقاید خود دست بردارند. پافشاری و اصرار یکی از مهمترین ویژگیهای رهبران به شمار میرود، اما نه زمانی که به معنای نادیده گرفتن حقایق باشد.
بسیاری از رهبران این است که همیشه بر دوره مبهم و سرنوشت سازی از دوران حرفهای خود تکیه میکنند.
۶- توجه بیش از حد به گذشته
همانطور که میدانید ارزیابی موفقیتها و شکستهای گذشته به رشد و پیشرفت کسبوکارها کمک میکند. اما گذشتهها نباید نیروی محرکه آینده شرکتها باشند. طبق تحقیقات دلیل شکست بسیاری از رهبران این است که همیشه بر دوره مبهم و سرنوشت سازی از دوران حرفهای خود تکیه میکنند و همیشه تلاش میکنند که آنها را تکرار کنند. حتی با وجود این که استراتژیهای گذشته کارایی خود را ندارد. از آنجایی که نیازهای مشتریان، فناوریهای روز دنیا و چشماندازهای رقابتی به راحتی تغییر میکنند، رهبران نیز باید با آنها همگام باشند.
روش تحقیق:
انتخاب نوع پژوهش بستگی به هدفها و ماهیت پژوهش و امکانات اجرایی آن دارد. با توجه به ماهیت و موضوع این تحقیق که در حوزه علوم مدیریتی و رفتاری می باشد، روش تحقیق جهت گردآوری دادهها، مطالعات کتابخانه ایی و میدانی است. در این تحقیق ابزار سنجش پرشسنامه از نوع سازمان یافته میباشد.
گامهای اجرایی تحقیق به شرح ذیل میباشد:
مطالعات کتابخانهای گسترده |
جمع آوری دادهها و اطلاعات میدانی |
تدوین پرسشنامه، توزیع و جمع آوری |
تجزیه و تحلیل یافتهها |
جمع بندی نهایی و نتیجهگیری |
محدوده تحقیق:
الف) شرکتهای زیان دیده متوسط
ب) شرکتهای موفق متوسط
ج) سازمانها و نهادهای ناظر بر اصول مدیریت
ر) میزان درک مدیران از تاثیر فرآیندهای مدیریتی برکیفیت خروجی شرکتها
جامعه آماری:
جامعه آماری مورد هدف این پژوهش شامل مهندسین، طراحان،سازندگان، مدیران و کارفرمایان فعال میباشند.
تعیین حجم نمونه:
با استفاده از فرمول کو کران که با توجه به نامحدود بودن حجم جامعه آماری، استفاده از فرمول مورد استفاده قرار گرفت که در آن سطح اطمینان مطابق اکثر پژوهش ها ۹۵ درصد و فاصله اطمینان ۰.۰۵ درنظرگرفته شد حجم نمونه در این پژوهش مطابق با ۳۸۴ نفر خواهد بود که ۱۴۲ نفر بطور واضح و قابل قبول به پرسشنامهها پاسخ دادند.
سوالات پرسشنامه
راههایی وجود دارد که به مدیران کمک میکند از شکست جلوگیری کنند. اما آیا میتوان از این شکستها دوری و از به وجود آمدن شرایط سخت جلوگیری کرد؟ در ادامه مقاله عوامل شکست در مدیریت که باعث میشود مدیران موفق با وجود هوش و تواناییهای بالای خود باعث ورشکستگی سازمان شوند را بیان میکنیم.
آنالیز دادهها و یافتهها:
درپاسخ به سوال ۱ تعداد ۱۲۹ نفر نسبت به ارسال پاسخ اقدام نمودند که به شرح جدول ذیل میباشد:
گزینه | تعداد رای به این گزینه | درصد به کل |
زیاد | ۷۳ | ۵۷ |
متوسط | ۲۷ | ۲۱ |
کم | ۱۵ | ۱۲ |
ناچیز | ۱۴ | ۱۱ |
در پاسخ به سوال ۲ تعداد ۱۴۱ نفر نسبت به ارسال پاسخ اقدام نمودند که به شرح جدول ذیل می باشد:
گزینه | تعداد رای به این گزینه | درصد به کل |
زیاد | ۱۰۵ | ۷۴ |
متوسط | ۱۷ | ۱۲ |
کم | ۱۱ | ۸ |
ناچیز | ۸ | ۶ |
نتیجهگیری:
دلايل گوناگوني براي شكست يك پروژه وجود دارد، ولي مدير پروژه نبايد از اين بابت نگران شود، چرا كه بيشتر اين دلايل مي توانند تحت كنترل وي باشند. در اين مقاله ۱۰ دليل عمده شكست يك پروژه و آنچه كه بايد در اين رابطه انجام داد تشريح شده است.
1- منابع ناكافي (Insufficient resource)
مدير پروژه گاهي در شروع پروژه منابع و بودجه ناكافي به پروژه اختصاص ميدهد. مدير پروژه بايد ميزان منابع و بودجه كافي كه نياز دارد و آنها را در اختيار ندارد به سرمايه گذار (حامي) پروژه بدون فوت وقت اطلاع دهد.
2- مهلت هاي غيرممكن (Impossible deadlines)
در برخي از موارد مهلتهاي پروژه دست يافتني نيستند. در چنين مواردي مدير پروژه بايد اين موضوع را با حامي پروژه مطرح كرده و وي را توجيه نمايد تا بتواند زمان بندي اين مهلتها را منطقي نمايد.
3- ارتباطات ضعيف (Poor communication)
مدير پروژه در تشريح وضعيت پروژه به اعضاي پروژه و حامي پروژه ناموفق است و همه فكر ميكنند که بايد بي درنگ و از همان ابتداي پروژه تمامي لغزشها را گزارش دهد و آنها را پنهان نسازد. در اين صورت به ذينفعان پروژه اين فرصت را داده ميشود تا براي بازگشت به وضعيت مناسب به مدير پروژه كمك كنند.
4- عدم تمركز (Lack of focus)
هنگامي كه گروه پروژه نميدانند چه انتظاري از آنها وجود دارد، تمركز خود را روي پروژه از دست ميدهند. از آنها خواسته ميشود تا وظيفه اي را انجام دهند ولي به آنها گفته نميشود چه چيزي و در چه زماني مورد نياز است. هر يك از اعضاي پروژه بايد هدف مشخصي براي برآورده شدن داشته باشند. آنها بايد مهلت براي كارهايشان داشته باشند و مدير پروژه بايد ميزان پيشرفت كارهاي محوله به آنها را در هر مرحله از پروژه پايش و اندازهگيري نمايد.
5- دلگرمي ضيعف (Low morale)
حين پيشرفت پروژه اگر دلگرمي به گروه پروژه داده نشود، آنها انگيزهاي نخواهند داشت. وقتي مدير پروژه از گروه پروژه رعايت چارچوبهاي زماني را انتظار دارد، بايد انگيزه كافي براي پيشرفت پروژه را نيز ايجاد نمايد. همچنين مدير پروژه بايد به خودش نيز انگيزه قوي بدهد. تنها با سلامت بخشيدن، آرامش خاطر دادن و ايجاد انگيزه واقعي مدير پروژه ميتواند اين دلگرمي را به ديگران در گروه پروژه اعطا نمايد.
6- پشتيباني ناكافي (Insufficient support)
مدير پروژه معمولا از حمايت ناكافي حامي پروژه برخوردار است. هيچ كس نيست تا براي حل مسائل پروژه يا تامين منابع بيشتر در مواقع ضروري كمك كند. در موارد اين چنيني مدير پروژه بايد موضوع را با حامي پروژه در ميان گذشته و با او به طور شفاف و رك گفتگو كند و آن چه را كه مورد نياز است به او يادآوري نمايد.
7- خزش محدوده پروژه (Scope creep)
گستره كاري پروژه معمولا تغيير ميكند، به طوري كه مدير پروژه قادر نخواهد بود با انتظارات ثابتي روبرو باشد. گستره كاري پروژه بايد به طور شفاف تعريف شود و سپس طي فرآيندي مشخص تغييرات درخواست شده به طور رسمي تاييد شوند.
8- چارچوب زماني طولاني (Lengthy timeframes)
دامنه زماني پروژه ممكن است به سادگي طولاني شود. هر گاه نيازمنديهاي مشتري زمان بندي پروژه را تغيير دهد، مدير پروژه بايد پروژه را به پروژههاي كوچك و قابل تحويل تفكيك نمايد.
9- نبود ابزار مناسب (Lack of tools)
فقدان ابزاهاي مناسب براي انجام وظايف پروژه ميرتواند باعث بروز مسايل گوناگوني شود. استفاده از ابزارهاي كيفيت خوب مانند الگوها، فرآيندها و يك روش شناسي براي پروژه، پروژه را با موفقيت همراه خواهد ساخت.
10- عدم مشاركت مشتري (Customer involvement)
به مشاركت نگرفتن مشتري باعث بروز خطاهاي مهلكي در پروژه ميشود. مدير پروژه بايد مشاركت مشتري را حين اجراي پروژه به منظور حصول اطمينان از اينكه نيازمنديها وي تامين ميگردد، جلب نمايد. اين نكته مهم را بايد به ياد داشت چنانچه مشتري راضي باشد پروژه موفقيت آميز تلقي ميگردد.
منابع:
Journal of Management and Sustainable Development Studies
British Journal of Management
Iranian Journal of Public Administration Studies
اباد, ز. ق. (بدون تاريخ). بررسی نقش آموزش الکترونیکی در حل مشکلات آموزشهای سنتی و استفاده از آن برای همگانی کردن امر تعلیم و تربیت در ایران.
نشریه مدیریت دولتی دانشگاه تهران 1399
ویرایش ۲۰۱۵ استاندارد بین المللی ایزو9001
نشریه مدیریت دولتی ایران 1400
ساختمانی. دومین کنفرانس ملی مدیریت ساخت و پروژه. تهران.
ساخت سنتر. (1395, 05 11). بازیابی از گروه تخصصی ساخت سنتر.
سایت علمی مشاور مدیریت آقای حسین صادقی فر_(1400)
فصلنامه مطالعات مدیریت دولتی ایران
نویسندگان:
مصطفی قاسملو
- کارشناس ارشد مدیریت ساخت و پروژه (دانشگاه مهرالبرز)
مجتبی ترکاشوند
- دانشجوی کارشناسی رشته مدیریت دولتی دانشگاه علمی کاربردی